مرزهای زناشویی

به عنوان یک روانشناس و رواندرمانگر در اتاق درمان با افراد زیاد و زوج های بسیاری روبرو شده ام که از مداخله ی اطرافیان در زندگی مشترکشان شکایت دارند. بنابراین برآن شدم تا مقاله ای راجع به آسیب شناسی مداخله ی اطرافیان در زندگی زوجین، مرزهای زناشویی و مواجه با این گونه رفتارها بنویسم.

با مدرن تر شدن زندگی ،تغییر سبک زندگی ،اجتماعی شدن انسانها و شکل گیری تمدن، خانواده هم شکل گرفت خانواده نخستین واحد اجتماعی است که با ازدواج و عقد قرارداد مابین دو نفر آغاز میشود.
خانواده از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته و بسیار وابسته به فرهنگ جامعه ای که افراد در آن زندگی میکنند است. در قرون گذشته و جوامع سنتی نقش خانواده ی اولیه افراد ( کسانی که تازه ازدواج کردند) پررنگ تر بود چنانچه هنوز هم در برخی فرهنگ ها این مسئله به وضوح دیده میشود، و شاید نقش مرزهای زناشویی پررنگ نباشد.
حتی به نوعی میتوان گفت دو فرهنگ ( دو یا چند خانواده) با یکدیگر وصلت میکرند نه دو فرد.
در جامعه ی امروز ایران هم فرهنگ ها یی هستند که ازدواج دو فرد را جدا از وصلت خانواده های اولیه نمی دانند، و صحبت از مرزهایی زناشویی را بی معنی می پندارند.
که همین مسئله یکی از علل مداخله ی اطرافیان در زندگی زوجین می باشد چرا که خانواده ها خود را محق میدانند و حتی یکی از وظایف اصلی خانواده می دانند که بر زندگی افراد تازه مزدوح نظارت داشته باشند و از آنها محافظت کنند.

از زاویه ی دیگر در جوامع امروزی و کم شدن تعداد فرزندان، وابستگی والدین به فرزندانشان بیشتر شده و شاید بریدن بند ناف روانی یا پذیرش اینکه فرزندانشان بالغ شده اند و میتوانند مستقل و بدون کمک آنها زندگی کنند و مرزهای زناشویی خود را داشته باشند، سخت باشد. شاید یک دلیلش این است که والدین باور ندارند که آنها میزبان موقتی فرزندان خود هستند نه مالک آنها سنگ بنای فرزندآوری باور به این است که بدانیم ما «فرزندان را تربیت میکنیم و به جامعه می سپاریم»

گاهی خود زوجین از ابتدای ازدواج و با تعیین نکردن مرزهای زناشویی و به اصطلاح دردودل کردن با اطرافیان موجب می شوندکه اطرافیان از مرزهای زناشویی آنها عبور کنند و موجب آشفتگی آنها شوند. به این صورت که فرد خودش را در معرض نصیحت یا سرزنش دیگران قرار میدهد به امید اینکه راه حلی برای مشکلش با همسرش پیدا کند ولی این نقطه، نقطه ی آسیب پذیری رابطه ی زوجین میشود.

احتمالا اکثر ما جمله ی « پیشگیری بهتر از درمان است» را شنیده ایم ، طبق این گزاره شاید خوب باشد که راه های پیشگیری از مداخله ی دیگران را در زندگی اجرا کنید یعنی روشن کردن مرزهای زناشویی و بستن چارچوپ را در الویت هر رابطه ای قرار دهید.
یعنی قبل از اینکه به این فکر کنید که چگونه در مقابل دیگران از خودتان دفاع کنید اول به این فکر کنید که چقدر روی رشد روان و شخصیت خودتان کار کرده اید و چقدر خودتان ،احساساتتان و مرزهای خودتان( خط قرمزها) را میشناسید.
برای مثال اگر یکی از اطرافیان راجع به همسرتان سخن نامناسبی گفت آیا برنگیخته میشوید؟،حرف وی را قبول میکنید؟،آن حرف را به به خانه آورده و با همسرتان مشاجره میکنید؟،از آن حرف میگذرید؟

در واقع چقدر تحت تأثیر سخن دیگران قرار میگیرید؟ یا چقدر به حرف دیگران اهمیت میدهید؟
اگر فردی دارای ثبات شخصیت،عقیده و هویت باشد به ندرت تحت تأثیر سخن دیگران قرار میگیرد و آن را وارد زندگی شخصی اش( رابطه اش) میکند و به مرزهای زناشویی اش احترام زیادی می گذارد.
بلکه فقط از نظر دیگران بهره مثبت میبرد و از نکات کاربردی آن استفاده میکند.
نکته ای که بسیار حائز اهمیت است این است که هر کسی مسئول رفتار و گفتار خودش است و اگر قرار باشد زوجین به خاطر رفتار اطرافیان ( خانواده ، دوستان...) از همسر خود عصبانی و دلگیر شوند جز اینکه هر روز روابطشان سردتر شود و دچار مشکلات عاطفی شوند فایده ی دیگری ندارد. یادگیری مهارت جرأت مندی و پرورش آن میتواند بسیار مفید باشد تا اگر فردی از مرزهای زناشویی شما عبور کرد مستقیما با خودش صحبت کنید و مشکلتان را با وی حل نکنید نه اینکه آن مشکل یا دلخوری را در رابطه با همسرتان برده و از همسر خود انتظار داشته باشید از شما در برابر حرف دیگران دفاع کند.

تعیین کردن حریم شخصی خود که بعد از ازدواج تبدیل به حریم شخصی «ما» میشود بسیار کمک کننده است . یک رابطه ی سالم نیاز به حد و مرز دارد مرزها از حس هویت شخصی افراد محافظت میکنند. هر فردی باید یک سری مرزها را برای خودش تعیین کند که البته این مرزها میتوانند انعطاف هم داشته باشند.
قبل ازدواج یا اگر ازدواج کرده اید راجع به مرزهای جسمی، عاطفی و روابط بیرونی تان و مزهای زناشویی با یگدیگر گفتگو کنید، در مورد مسائلی  که خصوصی است و باید بین شما دو نفر بماند و مسائلی را که میتوانید به خارج از خانه ببرید به توافق مشترک برسید.
تعیین مرزهای زناشویی و حریم نیاز به مهارت خودشناسی دارد چنانچه هرچه قدر فرد خودش را بهتر بشناسد میتواند چارچوب دقیق تری برای خودش و رابطه اش داشته باشد.

متاسفانه برخی از زوجین برای پیشگیری از عبور دیگران از مرزهای زناشویی شان از ابتدای ازدواج حالت دفاعی به خود میگیرند به طوری که سعی میکنند هیچ یک از مسائل خود را مطرح نکنند و هیچ گونه مشورت یا نظری از خانواده و اطرافیان را قبول نکنند این کار نوعی راهبرد ناسازگارانه است چرا که باعث ایجاد خشم در خانواده ها میشود و ممکن است تا زوج جدید را حمایت خود محروم کرده و واکنش های عاطفی منفی در پی خواهد داشت

خیلی خوبه که نگاه خوش بینانه تری نسبت به خانواده ی همسرتان داشته باشید و این تصور که آنها قصد نظارت یا آسیب رساندن در زندگی شما را دارند از خود دور کنید. و گاهی برای حفظ حرمت و احترام نظر آنها را جویا شوید البته با حفظ حریم زوجین و شناخت محدودیت ها و توانمندی هایتان.
و درنهایت زوجین هستند که با گفتگو بایکدیگر چه مسائلی را با اطرافیان مطرح کنند ، کدام مسائل را محرمانه نگه دارند و این نکته را فراموش نکنند که افراد تازه مزدوج ( خصوصا در جامعه ی ایرانی) از خانواده جدا نیستند و تلاش کنند درعین وحدت با خانواده و اعضای خانواده ی یکدیگر ، استقلال و فردیت خود را حفظ کنند.

دکتر مریم  جلالی فراهانی

نویسنده: دکتر مریم جلالی فراهانی

دکترای روانشناسی (روان‌درمانگر تحلیلی)

مشاهده سایر مطالب دکتر مریم جلالی فراهانی
نظرات کاربران
 
 
   
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی