چرا مهم است که از احساسات خود درک بیشتری‌ پیدا کنیم؟

 بسیاری‌ از بچه‌ها سال‌های‌ نخست زندگی‌ را با تجربه‌های‌ دردناک و  هول‌انگیز پشت‌سر می‌‌گذارند. شاید کودک پدر و مادری‌ دارد که نسبت به نیازها و خواسته‌های‌ او بی‌‌توجهند. شاید پدر و مادر بر سر فرزندانشان داد و فریاد می‌‌کشیدند و خشم و ناراحتی‌ خود را به آنها نشان می‌‌دادند.

روش کنترلی‌ دردناکی‌ که والدین گاه از آن استفاده می‌‌کنند تا با فرزندانشان ارتباط برقرار نمایند دادن احساس گناه و ترس به آنهاست تا بچه‌ها رفتار خودشان را کنترل نمایند. و در مواقعی‌ والدین بی‌‌توجه و بی‌‌تفاوت هستند.

 بسیاری‌ از بچه‌ها به حکایات دردناکی‌ درباره زندگی‌ خود اشاره می‌‌کنند که در آن پدر و مادرشان آنها را مسخره کرده‌اند. گاه والدین از فرزندانشان توقعاتی‌ دارند که هیچ‌کس نمی‌‌تواند آنها را برآورده سازد.

یک کودک کم‌سال اطلاعی‌ از نیازها و خواسته‌های‌ خود ندارد. بچه‌ها سردرنمی‌‌آورند که چرا والدینشان با آنها اینگونه رفتار می‌‌کنند. ممکن است این والدین خود در دوران کودکی‌ با بدرفتاری‌ روبه‌رو شده باشند. ممکن است در کودکی‌ ناراحتی‌‌های‌ زیادی‌ را تحمل کرده باشند. ممکن است در کودکی‌ تحقیر شده باشند. اما بچه‌ها این رمز و رازها را درباره پدر و مادرشان نمی‌‌دانند.

 بچه‌ها می‌‌خواهند راه خود را در دنیا پیدا کنند. آنها متوجه نیستند که پدر و مادرشان هم راه خود را گم کرده‌اند.
گاه احساس ترس، گناه و رنجشی‌ که یک کودک احساس می‌‌کند به‌قدری‌ شدید و کلافه‌کننده است که کودک برای‌ حفظ بقای‌ خود احساسش را سرکوب می‌‌کند. این یک مکانیسم دفاعی‌ است.

کودک برای‌ بقا و دوام خود، از دانش درونی‌ و از احساساتش فاصله می‌‌گیرد. کودک منکر کودک درون خود می‌‌شود و او را به‌طور کامل دفن می‌‌کند.

 این احساسات_کهنه در بدن منجمد می‌‌شوند و کودک به دنبال رفتارهای‌ حمایت‌گرانه می‌‌رود (غذا، موادمخدر، سیگار...). برای‌ درمان این تألم درونی‌، سیستم اضطرار (رفتار) و فرونشانی‌ (احساسات) مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.

 وقتی‌ به خاطر تألّم احساسی‌ مانند بسیاری‌ دیگر رنج می‌‌برید، انرژی‌‌تان تحلیل می‌‌رود و مدتی‌ احساس درماندگی‌ می‌‌کنید. این کاملاً طبیعی‌ است. اگر بگذارید که مراحل طبیعی‌ رنجش، خشم و تألّم را به‌طور کامل تجربه کنید و از واقعیت چشم نپوشید، سریع‌تر و کامل‌تر التیام پیدا می‌‌کنید.

انرژی‌ و خلاقیت و بهره‌وری‌ شما از نو بازمی‌‌گردد. فرایند حلّ مسایل احساسی‌ در تمام مدت زندگی‌ رشد حقیقی‌ را امکان‌پذیر می‌‌سازد. مباحث دوران کودکی‌ پیوسته باز پیدا می‌‌شود و در زندگی‌ شما تولید تعارض و اختلاف می‌‌کند.

 اگر گشوده باقی‌ بمانیم، رشد می‌‌کنیم. اگر بسته و تدافعی‌ باشیم، انرژی‌ خود را تلف می‌‌کنیم و هرگز به حد توانمندی‌‌های‌ بالقوه خود نمی‌‌رسیم.

هدف اولیه ما وابستگی‌ و هدف بعدی‌ ما استقلال است. آخرین هدف نیز مسلط شدن و رسیدن به آزادی‌ است.

دکتر مهدی قاسمی

نویسنده: دکتر مهدی قاسمی

روانپزشک و رواندرمانگر

مشاهده سایر مطالب دکتر مهدی قاسمی
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی