افكار منفى

بررسی افکار خودآیند افکار خودآیند اولین و قابل دسترس ترین سطح شناخت هستند و می توانند سرنخهای را برای طرحواره های فعال شده ارائه کنند. یک روش استاندارد و قابل اعتماد برای فراخوانی افکار خود آیند این است که از بیمار بخواهیم درباره ی یک موقعیت هیجانی فکر کند و از طریق پرسشگری افکار "داغ" خود را بررسی نماید:

هنگامی که این احساس را داشتی چه فکرهایی به ذهنتان خطور کرد؟ 

این موقعیت برای شما چه معنایی داشت؟

 این موقعیت درباره‌ی شما، دنیای شما و دیگران و آینده چه چیزی را نشان می دهد؟ 

در این موقعیت چه تصاویری یا خاطراتی داشتید؟  

پرسشگری درباره‌ی معنای رویدادهای هیجانی به شناسایی آسان طرحواره ها منجر می شود، به خصوص اگر هیجان ناشی از رویداد در جلسه ی درمان بازسازی شود. اگر مراجع در اجرای این تکنیک با مشکل مواجه شود درمانگر می‌تواند از او بخواهد در طی هفته مواظب تغییرات خلقی خود باشد و در طی یک موقعیت هیجانی بلافاصله پس از آن افکار خود را بنویسد. 

افکار خودآیند منفی در تمامی افراد وجود دارد منتهی فراوانی ،شدت و مدت حضور این افکار در افراد دچار اختلال بیشتر است ،در ضمن افراد دچار اختلال روانی اعتقاد بیشتری به افکار منفی خود دارند.

افکار خودآیند منفی را می توان به سادگی و گاهی فقط با گوش دادند تشخیص داد، ولی در اکثر موارد خود فرد از آنها آگاه نیست. با این حال با دادن آموزش های در مورد مورد ماهیت، عملکرد و روش شناسایی این افکار، مراجعین به راحتی می‌توانند افکار منفی خود را شناسایی کنند.

معمولا وقتی فرد در موقعیت خاصی قرار می گیرد، افکار خودآیند منفی یکباره برانگیخته شده و هیجان منفی (احساس ناراحتی) در فرد ایجاد می کند. در اکثر مواقع بیمار متوجه هیجان همراه با افکار شده و این هیجان را گزارش می کند. هیجانی که توسط افكارمنفی ایجاد می شود، رابطه‌ای منطقی با فکر زیربنایی آن هیجان دارد. 

بدین ترتیب، فردی که فکر می کند «این حقم نبود و چرا با من اینگونه رفتار کرددچار خشم خواهد شد؛ کسی که معتقد است « هر کاری کنم چیزی تغییر نخواهد کرد،هیچ وقت اقبال با من یار نبوده و نیستدچار احساس درماندگی، غم می‌شود.

این افکار معمولا به صورت گزاره یا تصویر ذهنی هستند. گزاره ها جملاتی هستند که فرد برای خود بازگو می کند،گاهی افکار منفی به شکل تصاویر ذهنی و یا خاطره هستند، افکار منفی به شکل تصاویر ذهنی بیشتر در اختلالات اضطرابی شایع تر است و بیشتر افکار خودآیند منفی در اختلالات روانی خود را نشان می دهند،ریشه در طرحواره ها و باورهای بنیادین دارند

افکار خودایند منفی به ۴ دسته تقسیم می‌شوند:

▫️دسته اول: 

فکر درست ،ولی در واقع فکر کردن در مورد آن سودمند نیست. (دقیق ولی ناکارآمد)

گاهی اوقات فردی شواهد را به دقت بررسی کرده، و نتیجه ای هم که گرفته، درست و دقیق است، ولی اعتقاد داشتن به این فکر و مرور آن در حال حاضر، فقط وضعیت را دشوارتر و غیرقابل کنترل تر می کند.مثلا دانشجوی که فردا امتحان دارد و امتحان بسیار سختی هم هست، جزوات را امروز  تهیه کرده و کلاسهای این درس را هم شرکت نکرده، با توجه به این شرایط این دانشجو فکر می کند که ممکن است قبول نشوم ولی این فکر به جزء اضطراب که باعث از دست دادن یک روز مفید اش خواهد شد نتیجه سودمندی برایش نخواهد داشت بلکه باعث زیان به او نیز خواهد شد، نه تنها نتواند درسش را پاس کند بلکه باعث مشروط شدن اش هم شود. 

▫️دسته دوم :

فکر درست است و نیاز مند حل مسئله هستش.

مثلاً دانشجوی که امتحان دارد و هیچ جزوه و کتابی هنوز تهیه نکرده و کلاس ها رو هم شرکت نکرده و میداند اگر کاری نکند حتماً درس را خواهد افتاد.با توجه به زمان نسبتاً خوب برای مطالعه و درسی که دشوار هم نیست، پس می‌دانداگر دست به کار شود ، برایش مشکل به وجود نمی‌آید و شروع به پیدا کردن جزوه و منابع امتحان از دوستانش می‌شود.

▫️دسته سوم:

نتیجه گیری تحریف شده، علیرغم استفاده از واقعیات دقیق

در این نوع از افکار منفی خودآیند، فرد شواهد را به دقت بررسی می کند، ولی نتیجه ای که از این شواهد می گیرد تحریف شده و نادرست است. 

مثلاً دانشجوی که دانشجوی خوبی هست در درسی که استاد سخت گیری هم ندارد و نمره میان ترم اش هم خوب بوده ،و خودش تمامی این شواهد را قبول دارد ولی با استناد به اینکه یکبار ترم  پیش درسی را افتاده ،الان هم نتیجه می گیرد که نمی تواند دراین درس نمره بگیرد و می افتند، این دانشجو با اینکه شواهد درستی را در کنار هم قرار داده ولی نتیجه ای که از این شواهد گرفته درست و منطقی نیست.

▫️دسته چهارم:

فکر کاملاً غلط است و بر اساس این فکر غلط متعاقباً احساس و رفتار فرد هم تحت تاثیر فکر اشتباه قرار خواهد گرفت.

پس تعبیر و تفسیر دنیای اطراف و خود فرد ،فرایندی عینی و دقیق و منطبق با واقعیت اطراف نبوده ،بلکه بر عکس تحریف شده و بیشتر منطبق با طرحواره فعال خود فرد است و توأم با خطا یا تحریف شناختی صورت می‌گیرد.

مطالب مرتبط
نظرات کاربران
دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی

دکتر مهدی قاسمی روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی